بسمه تعالی
وقتی نامی از حر برده میشود ناخود آگاه ذهن ما به سمت چند تا مطلب می رود.
توبه: توبه و بازگشت اولین چیزی است که در ذهن انسان زنده می شود یا به اصطلاح طلبه ها به ذهن متبادر می شود. اینکه انسان تا کجا میتونه پیش بره ولی برگرده و خدا هم توبه اش را بپذیره. فرمانده لشکر دشمن ولی خدا باشه و امام معصوم علیه السلام را محاصره کنه و امام و اهل بیت اش را گرفتار کنه ولی وقتی برگشت امام اون را ببخشه و تحویلش بگیره.
ادب و احترام به حضرت زهرا سلام الله علیها است
زمانیکه سر امام جماعت شدن در بصره و جاهای دیگه اختلاف و دعوا بود اصرار داره که خودش و سپاهیانش پشت سر امام علیه السلام اقامه نماز کنند.
اینکه انسان خودش را بین بهشت و جهنم ببینه : دیدن این مطلب و متوجه این امر بودن توفیق الهی را میطلبه.
اما نکته ای که مدنظرم هست که خدمت شما بزرگوارها بگم اینه که چی شد که آدمی که اینقدر حرمت و ادب و دقت داره میشه فرمانده طلایه ی سپاه کوفه و شام؛ چه چیزی حر را اسیر کرده ؟ریشه مشکل او کجاست؟ برای حر پیش امده که از امامش جدا شده؟ ایا تبلیغات علیه امام حسین علیه السلام و اینکه او خروج بر خلیفه و حاکم کرده ؟ یا اینکه طلب دنیا و قدرت دل او را به اسارت برده؟
یا اینکه جمع بین دنیا و آخرت کرده ؛ جمع بین امام حسین و یزید کرده؟ لذا در محاسباتش اشتباه کرده. امامت و جایگاه ابی عبدالله علیه السلام را میشناسه , اینکه حسین فرزند فاطمه است را می دانه ؛ میدانه که با حسین بودن یعنی بهشت ولی طلایه دار سپاه یزید شده. دوستان خیلی باید مواظب باشیم. اگه ما جای حر بودیم چیکار میکردیم.
حر در محاسباتش خواسته بود که هم دنیا را داشته باشه و هم آخرت را (منظور دنیای ظاهری و محض است) .
و تا انجایی پیش میره که میبینه که جمع بین ایندو ممکن نیست و خودش را بین بهشت و جهنم میبینه و بعد انتخاب میکنه. و بر میگرده و جبران میکنه.
وضعیت ما چیه؟ ما را چه چیزی اسیر کرده و از کار ولی جدا میکنه. ما برای ولی و امامان چیکار میکنیم. خیلی اقا را دوست داریم . دعای فرج زیاد میخونیم . صبحهای جمعه هم اگه حال داشته باشیم ندبه هم می خونیم ولی در عمل چه گره ای از کار ولی باز میکنیم. ماها هم اسیر هستیم هر کدام اسیر چیزی.
معیت با ابی عبدالله علیه السلام در دنیا و اخرت، رزق معرفت و برائت میخواهد. فاسال الله الذی اکرمنی بمعرفتکم و معرفه اولیائکم و رزقنی البرائه من اعدائکم ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الاخره.
وقتی معرفت نسبت به ولی نداشتیم نسبت به اولیائ و دوستان ولی هم شناخت نخواهیم داشت و او وقت بین دوست و دشمن تمیز نمیدهیم.
ما در کنار کار و شغلی که داریم نقشی برای کمک کردن به ولی برای خودمون نپذیرفتیم.
حتی فکر نیمکنیم که با همین کار و شغل میتوانیم در حد خودمان کشورمان را از بیگانه و اجنبی بی نیاز کنیم. بله توی این راه سختی و مشکلات و بی مهری ها و خستگی ها و تندی دیدنها هم هست.
اگر هم کاری دست بگیریم به محض اینکه یک جایی با خواستهای دنیایی خودمون و خانواده مون تعارض و تضادی ایجاد کنه سریع کنارش میگذاریم. تحمل رنج و بلا را در این مسیر نداریم. حاضر نیستیم مقداری از وقت و زندگیمان را بگذاریم با چند نفر دیگه هم دل و همسو گره ای از کار ولی باز کنیم. اگر هم جمع بشیم اینقدر خود خواهی توی کار میاریم که یا جمع را می پاشونیم یا همه را دلسرد میکنیم.
مشکل فقط کارآمدی و هجوم باطل نیست که این گاها باعث تحرک و بیداری و انگیز داشتن ما میشود. مشکل ما در عقیم بودن و نازایی خود ماست. امام عصر ارواحنا فداه نیرو میخواهد یار و سرباز و سردار میخواهد. چقدر خود مان و دیگران را برای این کار آماده کرده ایم. چقدر به تربیت خودمان و سایرین و نیرو سازی و کادر سازی اقدام میکنیم.
درد این است که ما خودمان درد ولی هستیم. امیر المومنین علیه السلام می نالد که ارید ان اداوی بکم و انتم دائی کناقش الشوکه بالشوکه کسی که بخواهد تیغ را با تیغ از پایش در بیاورد در حالیکه سوزن نیاز دارد. چیزی میتونه تیغ را خارج کنه که استقامت داشته باشه. وگرنه تیغی میشویم که در پای ولی میشکنیم و مایه زحمت ولی خواهیم بود.
مشکل دوم حر اینست که تا گناه به حد آخرش نرسد به رسیمیت نمی شناسد. تا کار به کشته شدن و شهادت ولی نرسد و خود را بین بهشت و جهنم نبیند اقدامی نمیکند
. وقتی برای توبه میاید میگوید من فکر نمیکردم که کار به اینجا برسد که بخواهند شما را بکشند. …
آدمی هر وقت که بخواهد میتواند برگردد. آدمی در متن اسارتها میتواند به حریت خودش برگردد. …..
.
⚫️کانال پاتوق بچه شیعه ها در تلگرام
telegram.me/shia_patogh1
@shia_patogh1
برای دریافت ایمیل های ناب مذهبی از پاتوق بچه شیعه ها یک ایمیل با عنوان عضویت برای ما ارسال کنید
aa.hasanvand@yahoo.com
فرم در حال بارگذاری ...